کتاب داستان غم انگیز و باورنکردنی ارندیرای ساده دل و مادربزرگ سنگدلش

مارکز با مهارت فوق‌العاده‌ای که در آغاز داستان‌هایش دارد، خواننده را به شدت درگیر می‌کند و این احساس را به وجود می‌آورد که او نمی‌تواند از ادامه‌ی خواندن دست بکشد. این جذابیت در این مجموعه داستان‌ها در تمام طول آن حفظ می‌شود و به خصوص در انتها، وقایعی به گونه‌ای به هم متصل می‌شوند که این مجموعه را به صورت کلی منسجم و یکپارچه جلوه می‌دهد. معجزات نادری که فرشته‌ای اعجاب‌آمیز به نمایش می‌گذارد، غالباً با نوعی آسیب روانی مرتبط است؛ به عنوان مثال، مردی که نابینا بود به نور دیدگانش دست نیافت اما به طرز عجیبی سه دندان جدید به دست آورد، یا فردی که ناتوان از راه رفتن بود اما نزدیک بود در یک قرعه‌کشی برنده شود، و یا جذامی که زخم‌هایش به گل آفتابگردان تغییر شکل داد. این معجزات که در ظاهر تنها به عنوان تفریحاتی برای گذراندن وقت تلقی می‌گردند، سبب خدشه‌دار شدن اعتبار فرشته می‌شوند و به ویژه تغییر شکل یک زن به عنکبوت، به ناگاه تمامی ارزش و کیاست او را نابود می‌کند.