کتاب پنی قشقرق 4

اسم واقعی من «پنلوپه جونزه» است و نه «پنی قشقرق» که لقب بامزه ای است که پدرم به شوخی برایم انتخاب کرده است من به هیچ عنوان قصد نداشتم که در این داستان هیچ قشقرقی به پا کنم بلکه تنها هدفم شروعی دوباره و زندگی تازه ای بود وقتی که در یک مسابقه استعدادیابی تصمیم به اشتراک گذاشتن الهامم از بریجت گریمز گرفتم انتظار داشتم که این کار به شکلی جالب و سرگرم کننده پیش برود نه اینکه به جنجال و اضطراب منجر شود متاسفانه شرایط به گونه ای پیش رفت که با بروز مشکلات غیرمنتظره همه چیز تحت تاثیر قرار گرفت و حتی از تقدیم یک کیک رویایی به مادرم در روز تولدش هم جا ماندم در حالی که واقعا تلاش کردم که بهترین کیک ممکن را تهیه کنم اما نتیجه کار به گونه ای رقم خورد که به فاجعه ای تمام عیار تبدیل شد من در این داستان نه تنها با چالش های روزمره بلکه با نفرین مومیایی ها نیز مواجه شدم که تمام نقشه های من را تحت تاثیر قرار داد و تنها می توانم بگویم که هرچند دلم نمی خواست قشقرقی به پا شود اما زندگی گاهی مسیرهایی را به ما نشان می دهد که از آن بی خبر بودیم و ما باید با این شرایط کنار بیاییم و از آن درس بگیریم